ماجراهای یک خواهر و برادر
غذا چی درست کنم؟ این سوال هر روز مامانمه که هر وقت ما می خواهیم بریم مدرسه از ما یا از بابام می پرسه مامان دوست داریم بی نهایت، با صداقت؛ تا قیامت چند وقت پیش خاله 0098 یه سوال پرسید (رابطه ی سوره ی کوثر با حضرت فاطمه) چیه؟ دوستان عزیز، در صورتی که صفحه ی نظرات باز نشد، از مرورگر اینترنت اکسپلورر IE استفاده کنید. امروز دوازده اردیبهشت ماه، نه صرفاً به خاطر روز معلم بلکه به خاطر تولد عزیزی که خیلی دوستش داریمتبدیل به یک روز خاص شده است. این رنگین کمان زیبا تقدیم تو باد «دوستان محترم، در صورتی که صفحه ی نظرات باز نشد، از مرورگر اینترنت اکسپلورر IE استفاده کنید. سپاس» از طرف عمه ها آخرین روزای سال 90 بود که حافظ (مربی) گفت: (تو تعطیلات، کلاس ها را بعد از نماز صبح برگزارمی کنیم). دو روز بعد، اولین روز سال 91 بود. بعد از نماز صبح همه نشسته بودیم و داشتیم تعلیم می گرفتیم. تقریبا" ساعت 8 و 42 یا 43 دقیقه بود، نوبت من شد که برم قسمتی رو (سوره قصص ) که تمرین کرده بودم پیش حافظ (مربی) بخونم. یک دفعه گوشی حافظ اعلام کرد آغاز سال 1391 برهمه ی شما مبارک. بعد آهنگ سال جدید روخوند که خیلی قشنگ بود. همه ی بچه ها گفتند هورا و خوشحال شدند.
بعـد بابام هم می گه: غذا!
مامانم می گه: خب چی؟
- خب غذا دیگه!
- اسم ببر
- هان! یه غذای خوش مزه و میزنه از خونه بیرون یا هر وقت گیر بیفته میگه از بچه ها بپرس یا هر چی اونا دوست دارن
وقتی هم که توپ افتاده تو زمین ما و ما باید جواب بدیم آتنا فقط یه چیز میگه: سوپ و منم فقط می گم: کباب شامی یا ماکارونی
در نهایت این مامانمه که واقعا معجزه می کنه حتی با یه چیز کم غذای خوش مزه ای درست می کنه که نگو و نپرس! گاهی وقتا هم با این حال که هیچ چیزی تو خونه نبوده بازم این مامانمه که سر افراز میشه.
ما هم تا از مدرسه می یایم اولین کاری که می کنیم اینه:
من فورا از بویی که توی خونه پیچیده غذا را درست حدس می زنم.
آتنا هم هنوز از راه نرسیده میگه: مامان چی درست کردی؟ بعد فورا میآد در ظرف غذا را بر می داره.
بابام هم که می گه چی درست کردی بیار بخوریم که مردیم از گشنگی؟ زود باش! وای که چه قدر گشنمه! وای مردم.
اما حالا که مدرسه ها دارن تعطیل میشن چی . . .
اوووم چه روزای بودن . . .
این مطلب را هم برای دلتنگی اون روزا نوشتم و هم در واقع یه جور تشکر از مامانم.
خب منم با کمک خانواده جواب دادم. اون موقع خاله 0098 به من یه شارژ همراه اول 2000 تومنی جایزه داد. که منم اون جایزه رو دادم به مامانم. بعد بابام که دید این طوری ما جایزه گرفتیم ولی هیچ استفاده ای ازش نمی تونیم بکنیم. که البته نظر بابام در مورد جایزه یا کادو اینه که باید (کاربردی باشه)، تازه آرشم می گه: (ما ازش نمی تونیم استفاده کنیم) برا همین بابام 2000 هزار تومن به ما داد؛ چون با کمک آرش تونستم جواب رو پیدا کنم نصفش کردیم. 1000 تومن من 1000 تومن آرش.
بعد وقتی که بابا می خواست بره از خونه بیرون به مامان گفت: پول نون؟
اون موقع منو آرش هر کدوممون نفری 500 تومن از پولمون رو به بابا دادیم تا برای نهار دوتا نون بخره.
جغله ی عمه یک موجود ریزه میزه و دوست داشتنی ست که
بی وقفه حرف می زند بدون آن که خسته شود، ولی همیشه کلامش شیرین و شنیدنی ست! وروره جادو نیاز به چوب جادویی ندارداو کلامی جادویی دارد!
کافی ست بنابر محرمانه بودن امری باشد، آن وقت خواهی فهمید آنتن های، آنتن قویبا چه دقتو سرعتیکار می کنند!
آنتی هیچ ضدیتی با خوبی هاندارد ولی ضد همه ی بدی هاست.
تیزمبه، اگر بخواهد هم تیز است و هم ذبل .
آتنا،آنتنا باشی یا آنتونیا یا آنتن قوی یا آنتی؛ دوستت داریم.
Design By : Pichak |