• وبلاگ : ماجراهاي يك خواهر و برادر
  • يادداشت : اولين روزسال 91
  • نظرات : 0 خصوصي ، 19 عمومي
  • پارسي يار : 5 علاقه ، 4 نظر
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام بر عزيزان خودم آتنا جون وآرش جون

    بازم تبريک ميگم سال نو رو .

    وا تا روز آخر برا شما کلاس گذاشتند .اما خوش به حالتون کلاسهاي ما که يک هفته زودتر از سال جديد تعطيل شد .يه کم حالم گرفت

    راستي عزيزانم .با اون دستهاي کوچک واون قلب بزرگتون يه دعايي براي نوه خواهر من که 4ماه داره وتازه گيها مشخص شده که يه بيماري داره دعاکنيد اگر مصلحت هست خداي متعال سلامتي وتندرستي اول به همه بيماران عنايت کنه بعد هم به نوه خواهر من .وبعدش هم دعا کنيد خداي مهربون به خواهرم وخواهر زاده هام وهمچنين به کوثر عزيزم نوه خواهرم که هنوز نميدونه بيماري داداشش چي هست صبر عنايت کنه تا بدونه کنار بياد با اين بيماري داداشش.

    ببخشيد که اين اول صبحي و اولين ماه سال جديد رو اين گونه ناراحتتون کردم .اما محتاجم به دعاي شما عزيزانم آرش وآتنا جون عزيز

    التماس دعا عزيزانم

    پاسخ

    عليك سلام خاله جون خيلي ناراحت شديم .من از همون موقع كه پيام گذاشته بوديد تو مسجد بعد از نماز دعا مي كنم كه حالش خوب بشه . ان شاالله كه خدا همه ي مريضا را شفا بده .خاله جون ببخشيد كه اين چند وقت نتونستم زوتر بيام وجوابتون رو بدم .ولي هميشه به فكر تون بودم الان ديگه اخر ساله وبايد بيشتر درس بخونم .راستي خاله جون الان حال نوه خواهرتون چطوره ؟ انشاالله كه بهتر شده ؟ امام مسجد ما مي گه:( كه مريضي بچه ها يه امتحانه براي پدر ومادرا . وما بايد صبر وتحملمون رو زياد كنيم واز كوره در نريم و فقط شاكر خدا باشيم واين مريضي ها وسختي هاي كه برا مون پيش مياددر واقع يه شانس كه خدا به ما داده كه اگر حواسمون از خدا پرت شده دوباره بهش توجه كنيم واگر حواسمون هم هست حالا بيشتر بشه وخدا را بيشتر ياد كنيم).