وبلاگ :
ماجراهاي يك خواهر و برادر
يادداشت :
اولين روزسال 91
نظرات :
0
خصوصي ،
19
عمومي
پارسي يار
: 5 علاقه ، 4 نظر
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
عمه کوچيکه
سلااااااااااااااااااااام
خوبيــــــــــــــــــد؟
چه خبرا؟
بچه که بودم هميشه دوست داشتم موقع سال تحويل سر سفره ي هفت سين باشم چون بعدش مامان جون از لاي قرآن بهمون عيدي مي داد،
يا کلي خوراکي خوشمزه توي سفره بود که بعد از تحويل سال مي خورديم!
جاي شما خالي
اما الان مي دونم اگر موقع تحويل سال يه جاي معنوي باشم کيفش خيلي بيشتره، يه جايي مثل مسجد، حرم اهل بيت و ... اين جوري عيدي را از خود خدا مي گيرم