ماجراهای یک خواهر و برادر
آرش .... 8 ساله از مدرسه ی ....
پاییز
یک درخت بود که نمی دانست داره پاییز می شه یک روز یک برگ او افتاد و او ناراحت شد .
روز بعد همه ی برگ های او زرد شود (شد) و او بیشتر ناراحت شد. روز بعد همه ی برگ هایش افتاد و ( او ) بیشتر از همه ی روز هایش ناراحت شد و تازه یادش امد که آن روز پاییز است و برگ همه ی درخت ها می افتند (می افتد ).
Design By : Pichak |