• وبلاگ : ماجراهاي يك خواهر و برادر
  • يادداشت : هفته ي کتاب
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + من 
    داستانت قشنگ بود اما خيلي کم بود
    پاسخ

    سلام خيلي ممنون از تعريفتون .خب اولين داستانم بود تازه 5دقيقه هم بيشتر وقت نداشتيم. از اين كه وقت گذاشتين وپست هاي قبلي رو مطالعه كردين و از همه مهم تر نظر گذاشتيد سپاس . باتشكر از (مـن) ! :)
    + فرشته 

    سلام آرش جان

    سلام آتنا جان

    خيلي پرمحتوا و قشنگ نوشته بود

    به نظر ما با اين نوشته کوتاه ، مختصر و زيبايي که نوشته بودي فقط آدم گذر زمان را حس مي کنه و به خودش مياد که اي داد بي داد....

    به اميد موفقيت آرش و آتنا

    فداي شما (فرشته)

    + عمه 




    + عمه 

    سلام فوتباليست خودم

    خوبي عمه جان؟

    آفرين داستانت خيلي قشنگي بود.