• وبلاگ : ماجراهاي يك خواهر و برادر
  • يادداشت : ماهي فداكار
  • نظرات : 0 خصوصي ، 20 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     
    سلاااااااااااممم به دو فرشته ي کوچولو
    حالتون خوبه؟!!
    الهي خيلي بانمک بود ما که کلي خنديديم
    راستي چه اسمهاي بانمکي روشون گذاشتيد
    واقعا ما بايد محبتو از اونا ياد بگيريم
    منتظر مطلب بديتون هستم دوقلوهاي افسانه ايي
    پاسخ

    عليك سلام عمه فرشته گل و با گل دون هديه ميدن نه اين كه از شاخه بكنند زود خشك ميشه ،مادوقلوهاي افسانه ايي نيستيم؛دوقلوهاي واقعي هستيم.

    پاسخ

    ريحانه جون ممنون از گل سرخت كه برا ما فرستادي ماشاالله چه لپاي تپلي داري معلومه كه خوب شيييييييييييييير ميخوري


    سلام آرش وآتناي عزيز:)

    آفرين خيلي خوب بود...:) خوب نوشته بوديد..جالب بود:)

    موفق باشيد :):)

    پاسخ

    عليك سلام زهرا خانم ممنون كه برا ما نظر گذاشتيد. از طرف يك خواهرو برادر. شما هم موفق باشيد


    الهييييييييييييييي

    پاسخ

    سلام خاله ساقي از اين كه برامون نظر گذاشتيد متشكريم. اينالهييييييييييييييي رو برا اون ماهي زرده گفتي؟


    سلاااااااااام

    آخيييييييييييي

    نازي:)

    اسم براشون انتخاب نکرديد؟

    پاسخ

    عليك سلام خاله تبسم، از اين كه برامون نظر گذاشتيد متشكريم. اسم صورتيه رو قلدر و زرد رنگه رو نازك نارنجي گذاشتيم، ولي پدر بزرگم بهش ميگه لودر براي اين كه همه ي سنگهاي كف اكواريوم را جمع ميكند كنار شيشه.تا براخودش خونه درست كنه
     <      1   2