سفارش تبلیغ
صبا ویژن






















ماجراهای یک خواهر و برادر

دیروز که مامان داشت برنامه تلویزیون را نگاه می کرد منم رفتم کنارش نشستم، برنامه آشپزی بود؛ داشت مواد لازم دست پیچ مرغ را می گفت بعد هم شروع کرد به درست کردنش.
وقتی برنامه تموم شد من به مامان گفتم که منم می خوام این غذا را درست کنم، ولی مامانم گفت: موادش را نداریم .
منم که طاقت نداشتم ! هی اصرار کردم مامان هم زنگ زد به بابا منم مواد مورد نیاز رو بهش گفتم.
( 1.سینه ی مرغ   2.فلفل دلمه   3. جعفری   4. آرد سوخواری 5  .پودر سیر   6. زنجفیل   7.پیاز  8.ادویه ) 
روز بعد مامان سینه ی مرغ را برام سرخ کرد، ولی من خودم اونو چرخ کردم! بعد پیاز رنده شده و پودر سیر رو به گوشت اضافه کردم، فلفل دلمه ها را کج (اریب) بریدم، جعفری ها را هم همین طور. بعد روی تخته گوشت پودر زنجفیل پاشیدم به اندازه یه نارنگی هم گوشت برداشتم اونو رو تخته پهن کردم یه نوار از فلفل دلمه و جعفری روش گذاشتم
و اونو لوله کردم .
ولی هر کاری که کردم با من لوله نشد که نشد. برا همین مامان برای من لوله شون کرد و تو آرد سوخاری غلط دادیم و در روغن سرخ کردیم. بعد از اون اونها را کج (اریب) بریدم و تو دیس چیدیم .
تا آماده شد و من داشتم دیس را می بردم سر سفره که بابا و آرش از مدرسه اومدند. 
راستی یه غذای دگه هم یاد گرفتم ولی اونو هنوز درست نکردم اسمش هست دلمه گوجه فرنگی.
بفرمایید دست پیچ مرغ ...
 

وقتی آتنا آشپز می شود 
بفرمایید دست پیچ مرغ


نوشته شده در شنبه 87/9/16ساعت 11:3 عصر توسط آرش و آتنا نظرات ( ) |


Design By : Pichak